بسم الله...
دیروز طلائیه بودیم
واقعا اینکه مرحوم ضابط گفت طلائیه، طلاییه بد نگفت
دیروز تا روضه روشروع کردیم و تموم کردم چند جا چرخیدیم توی روضه
دیروز پمپاز نفس و اکسیژن بود به این بدن مسموم و زخمی از بودن در محیط الوده شهرم
دیروز منم طلا شدم قیمت گرفتم
شهدا تحویلمان گرفتند
دیروز بعد مدت ها فهمیدم بعد از ایه و لاتحسبن الذین قتلو فی سبیل الله. .. آیه ادامه داره
خداوند بعد از آن میفرماید و شما "همه" این رو باور ندارید... .
و من چقدر حسرت میخورم
برایم دعا کنید شهید بشم.
امروز اینجا بودیم.. . معراج شهدای محمودوند...
نصیبتان الهی
پ ن : دلی دارم خریدار محبت --- کزو گرم است بازار محبت
لباسی بافتم بر قامت دل --- ز پود "محنت" و تار محبت..........
پ ن : خاطره ها سلول سلول تو را میخورند ، خام خام
+ نوشته شده توسط روح اله در پنجشنبه ۱۳۹۵/۱۲/۱۹ و ساعت |
به رودهای جهان رفته بی قراری ما ......
ما را در سایت به رودهای جهان رفته بی قراری ما ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : shefaat بازدید : 65 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 11:04